صنايع دستي معروف ايراني:

گليم، فرش، گبه، قلمزني، شيشه‌گري، منبت کاري، مينا کاري، سفال، چوب، خاتم کاري، مليله دوزي و …

جنبش هنر و صنايع دستي در غرب


جنبش هنر و صنایع دستی اصفهان در اواخر قرن ?? به صورت اصلاحات طراحي و جنبش‌هاي اجتماعي در اروپا، آمريکاي شمالي و استراليا


آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. حاميان آن با آرمان‌هاي بنيانگذاران جنبش مانند ويليام موريس و جان روس کين، که پيشنهاد کردند در


جوامع قبل از صنعتي مانند اروپاي قرون وسطي، مردم به تحقق بخشيدن از طريق فرايند خلاق صنايع دستي رسيده‌اند. اين امر در تضاد با


چيزي بود که به عنوان اثرات بيگانه کار صنعتي تلقي مي‌شد.


اين فعاليت‌ها صنایع دستی ناميده مي‌شدند زيرا بسياري از آن‌ها در حرفه صنفي تخصص داشتند.

 نوجوانان به شاگردي استاد کار مي‌کردند


و مهارت‌هاي خود را در مدت چند سال در ازاي دستمزدهاي پايين پرورش مي‌دادند. زماني که آموزش آن‌ها تکميل شد، آن‌ها به خوبي تجهيز


شده بودند تا براي خود تجارت کنند و زندگي خود را با مهارتي که مي‌توانند مستقيماً درون جامعه مبادله شود، و اغلب براي کالاها و


خدمات، به دست آورند. انقلاب صنعتي و افزايش بهره‌وري فرايندهاي توليد به تدريج بسياري از نقش‌هاي هنرمندان حرفه‌اي را کاهش يا


حذف کرده‌است، و امروزه بسياري از صنايع دستي سنگ فیروزه اصل  به‌طور فزاينده‌اي شاهد رکود هستند، به خصوص هنگامي که ديگر به عنوان يک



سرگرمي، هنر مردمي و گاهي حتي هنر زيبا ديده مي‌شود.